۱۳۹۰ تیر ۶, دوشنبه

ما لیاقت آزادی نداریم چون:

· مهمترین کارمان در اول هر ماه صف کشیدن جلوی عابر بانکها برای گرفتن حق السکوت ماهانه است. چون می ترسیم اگر اول ماه پول را برداشت نکنیم مثل سهمیه بنزین می سوزد!
· برای هموطنمان که در خیابان سهواً جلویمان پیچیده شاخه و شانه می کشیم و پیش زن بچۀ خودمان و او فحش و ناسزا حواله اش می کنیم ولی در مقابل یک بچه لات شانزده ساله که لباس بسیجی پوشیده و شب در خیابان راه را بر ما می بندد جرأت جیک زدن نداریم.
· روزهای تظاهرات و اعتراض از هر 100 نفر 90 نفر پشت کامپیوتر و اینترنت منتظر خبر سقوط رژیم هستیم.
· یک ساعت در ترافیک بزرگراه همت معطل می شویم و ککمان نمی گزد ولی سر تقاطع به اندازه ده ثانیه نمی توانیم منتظر عبور ماشین روبرویی باشیم.
· آنقدر راحت طلب و بی ارداه ایم که مشتری اول محصولاتی مانند قرص لاغری، کفش افزایش قد، شربت ترک اعتیاد، داروی افزایش میل جنسی و... در دنیائیم.
· وقتی در ایستگاه صادقیه می خواهیم سوار قطار شهری بشویم مثل زمانی که در مهدکودک بازی صندلی می کردیم چنان به سوی قطار هجوم می بریم که متوجه پیرمرد بغل دستی که عینکش افتاد و شکست نمی شویم.
· به محض رد کردن خروجی مورد نظر در اتوبان جفت پا روی ترمز می رویم و با اعتماد به نفس کامل دنده عقب می گیریم.
· برای بچه خردسالمان هر روز چیپس و پفک و نوشابه می خریم ولی نمی دانیم آخرین بار کی یک لیوان شیر خورده است.
· فاصله ظرف جمع آوری زباله تا در خانه مان 50 متر است ولی ترجیح می دهیم کیسه را همان روبروی خانه داخل بوته های کنار پیاده رو پرت کنیم.
· پشت شیشه ماشین می نویسیم "میروم تا انتقام مادرم زهرا بگیرم" ولی ناموس مردم در کوچه و خیابان از دستمان در امان نیستند.
· در تاکسی مکالمات تلفنی خود را با صدایی کاملا رسا انجام می دهیم بدون اینکه متوجه باشیم تاکسی حریم خصوصی افراد نیست و حقوق دیگران را نباید تضییع کرد.
· در ترافیک سر چهارراه با دیدن پسر بچه ای دوره گرد محبتمان گل می کند و یک هزاری به او می دهیم و او بی آنکه بخواهد تا شب پول مواد مخدر پدرش را جور می کند.
· آخرین باری که کتابی را ورق زده ایم مربوط به سالها پیش می شود.
· حاضریم به هر قیمتی ولو ثبت نام در دانشگاه مجازی دوقوزآباد سفلی مدرک بگیریم و میلیونها خرج کنیم ولی بعد از فارغ التحصیلی تنها چیزی که به دردمان نمی خورد همان مدرک است.
· برای اینکه وارد محدوده طرح بشویم روی پلاک ماشین لنگ خیس می اندازیم تا دوربین شماره پلاک را ثبت نکند.
· بیشترین جستجویمان در موتورهای جستجو مثل گوگل مربوط اعضای تناسلی و یا داشتن سکس با زن همسایه است!
· یک شب را بدون ماهواره نمی توانیم سر کنیم ولی شبهای متعدد بدون اینکه چند دقیقه ای با همسر خود گفتگو کنیم می خوابیم.
· برای ماشین پنج میلیونی که اقساطی خریده ایم، سه میلیون لوازم اضافی وصل می کنیم ولی پول رفتن به دندانپزشک برای معالجه دندان خرابمان را نداریم.
· برای سه روز تعطیلی صندوق ماشین و باربند را تا خرخره پر می کنیم و با شش نفر راهی شمال می شویم و از سه روز تعطیلی را دو روز در ترافیک جاده چالوس و هراز و فیرزوکوه می مانیم. ولی نمی دانیم دریاچه گهر کجاست!
· روز آشتی با طبیعت (13 فروردین) چنان بلایی به سر طبیعت می آوریم که تا یکسال خودش را پیدا نمی کند.
· بقیه اش را شما بنویسد...

۲۰ نظر:

  1. This article is nonsense

    پاسخحذف
  2. With this attitude we stay where we are

    پاسخحذف
  3. جانا سخن از ته دل گفتی! ما مردمی هستیم که ظاهر و باطن ما یکی نیست مثلا این نمونه را ذکر کنم تا به عمق فاجعه پی ببری:دوایرانی هرگز نمی توانندهمکاری کنند،حتی اگر این همکاری برای گرفتن پول از شخص سوم باشد. British Consul In Isfahan 15 April 1945, F.o. 371/Persia\1945 / 34-45476
    منبع کتاب ایران میان دوانقلاب نوشته یرواند آبراهامیان صفحه207 چاپ هفتم نشر نی . عمق فاجعه فرهنگی و اجتماعی وسیاسی بسیار عمیق تر و طولانی تر از این حرفهاست موارد فوق بازتاب های محدودی از گرداب هولناکی به نام تمدن ایرانی است که متاسفانه و با دیدی کودکانه و از سر تعصب( فقدان معقولیت) و با لعابی از ناسیونالیسم و شونیسم کور سعی در گول زدن خودمان داریم. آنقدر از ستم عرب و استیلای فرهنگ عرب نالیدیم از آن حقیقت غافل شدیم که ما به عرب چه هدیه ها دادیم از آسمانی کردن خلافت و سلطنت و همین ولایت فقیه و عرب با خود چه کرد و ما چه کردیم همین بهار انقلاب های عربی را نگاه کنید کجا آنها مانند ما به دنبال امام و سلطان و رهبر و غیره بودند کجا انها شعار مرگ بر .. را سر میدهند درد دل زیاد است امید که در مقاله گفته شود بازمانده ای از نسل سوخته انقلاب..

    پاسخحذف
  4. از معدود نوشته های بالاترین بود که لذت بردم.

    پاسخحذف
  5. با اجازه تو فیسبوک گذاشتم

    پاسخحذف
  6. درود برتو گفتا که زکه نالیم که ازماست که برماست

    پاسخحذف
  7. dorod bat to baraye aghahi dadan

    پاسخحذف
  8. شیخ ابراهیم زنجانی۶ تیر ۱۳۹۰ ساعت ۹:۵۲

    حالا راه حل چی‌ هست؟ تو آمریکا هم از ۳۰۰ سال پیش که غرب وحشی بودند حالا رسیدن به اینجا. تا ۵۰ سال پیش مستراح سیاه پوستها جدا بوده و حالا یک سیاه پوست رئیس جمهور شده. حتا سیاه‌ها حق نداشتند که از آبخوری سفید پوستها آب بخورند. من فکر می‌کنم توسعه اقتصادی مقدم بر دیگر موارد باشه. رک بگم در زمان شاه که وضع اقتصادی مردم خوب بود مردم خیلی‌ آدم تر از الان بودن. متأسفانه هر روز هم داریم پس رفت می‌کنیم.

    پاسخحذف
  9. نوشتارت تلنگریست برخواننذه ولی ما به چیزی بیش از این برای حرکت مردم نیاز داریم.

    پاسخحذف
  10. ما مدیون شهدا و زندانیان سیاسی هستیم و باید فعالیتهای مستمر داشته باشیم. یه سری به فیس‌بوک من بزنید و نظرهای شما برایم ارزش داره و شاید یه پاطقی برای هواخواهان آزادی باشه اگرچه سایت مسخره است.
    Afat-ollah Mercas

    پاسخحذف
  11. vaghean ke harfe dele man ro zadi. Besiar beja va ali gofti.

    پاسخحذف
  12. میدونم که خیلی هممون داریم سعی میکنیم دموکراسی رو بشناسیم و آرزو داریم مردم ما با دموکراسی آشنا بشن،ولی تک تک ما درونمون و در ضمیر ناخداگاهمون یک بچه دیکتاتور داریم،یکی از دلیل هاش هم پدر و مادر مون بودن که حق مارو تو خونه میخوردن ومیگفتن کوچکتر باید خفه شه ، تو مدرسه هم که کتک میخوردیم و در اجتماع هم که دیگه همتون مستحضرید که حقمون رو زیر پا له میکردن.خب سخت هست بعد از اون همه تحقیر یکهو همه دموکرات بشیم،خب زمان میبره ولی باید شروع کنیم.هر چی زودتر شروع کنیم ،زودتر به مقصد میرسیم

    پاسخحذف
  13. درسته ما ایرانیها خیلی‌ خودخواه و بیشتر ما انسانهای بی‌ فرهنگی‌ هستیم ولی این دلیل نمیشه که جامعهٔ ما درست نشه. رانندگی ما چاربداری، نسبت بهم بی‌ ادب، اهل رشوه و فرصت طلب و خیلی‌ از بدی‌های دیگه رو داریم ولی خوبهای ما در دنیا نظیر ندارند. هرچی‌ باشه از ملتی که سالها در خفقان بودند بیشتر از این انتظار نمیشه داشت، بقول شاعر چنان قحط سالی‌ شد اندر دمشق که یاران فراموش کردند عشق. چاره چیه و از یک جا باید شروع کرد. فقط تعجب می‌کنم کی‌ کاسه صبر ملت لبریز میشه و امیدوارم بشه، وگرنه برداشت انگلیسی‌‌ها از ما و عربها درسته که برای حکومت بر ما قوم قریش، ایرانی‌ رو گشنه و عرب رو باید سیر نگهداشت. اما همیشه در تاریخ ما بالاخره یکی پیدا میشه که شورش رو راه میاندازه البته بشرطی که بریزیم تو خیابون و شمال رفتن رو به تظاهرات ترجیح ندیم و اگر کسی‌ از ما در تظاهرات دستگیر شد، بقیه به عوض فرار سعی کنند که هموطن دستگیر شده رو آزاد کنند. ما اگر جرات در گیری با اراذل رو بخاطر آزادی دستگیر شده‌ها رو نداشته باشیم بهتره تو خونه‌مون بمانیم و الکی دم از آزادی نزنیم که لیاقت همین آخوندها رو داریم.

    پاسخحذف
  14. آدم اولش اصلا فکر نمیکنه اینقدر آدم روشنفکر وحود داره و میتونه اینقدر ازشون چیزهای خوب یاد بگیره ....

    پاسخحذف
  15. هر جامعه اي لايق حكومتي است كه دارد.
    قبل از هر چيز لياقتتان را بالا ببريد

    پاسخحذف
  16. با اجازه با ذکر منبع در فیسبوک به اشتراک میذارم

    پاسخحذف
  17. این وارد همه به خاطر نداشتن آزادی هست و ربطی به این ندارند که لیاقت آزاد بودن را نداریم.ما اصلا آزادی را نمی دانیم و نمی شناسیم.این حرف شما کاملا بی معنی است به نظر بنده البته

    پاسخحذف
  18. مصطفي عزيز
    در همان مكاني هستم كه بهشت برين جهان سومي ها (مردم عزيز وطنم) به چشم ميآيد درست در همان نقطه كه تو هم ايستاده اي
    اما حكايت درد من و مردم من را تو شيوا تر از هر كلامي نوشتي
    حكايت من و مردم وطنم ، حكايت زندگي در زنداني بزرگ به اسم ايران است البته من سه سال پيش از اين قفس گريختم زيرا كه ريسمان اسارت گردنم را نوازش ميداد
    حكايت من و مردمم ، حكايت غريبيست كه آخرين تكنولوژي در دستانمان ( موبايل،ماهواره،كامپيوتر،....) ولي رفتارمان به دور از فرهنگ تمدن ،پيشرفت و چه درديست اين درد كه تير كش سلولهايمان را ميفهميم
    اميد دارم روزي هر ايراني نه تنها نامش نيك كه گفتار و پندارش نيكتر
    به اميد آزادي پارس و پارسيان
    به اميد آزادي انديشه هامان و نهاندن جوانه هاي فرهنگ انساني و اخلاقي در وطن اسير گشته
    دستت پر توان و قلمت هميشه ساز

    مينو،استراليا

    پاسخحذف