۱۳۹۱ مهر ۱, شنبه

تریتا پارسی و سلمان فارسی

تریتا پارسی و سلمان فارسی; هر دو با حمل نام ایران زمین از بزرگترین خائنان به ایران زمین در دوران خود. بسی جای تفکر دارد که چه بر ایرانیان وارد است که نام پر افتخار ایران را به دوش میکشند ولی دست از نابودیش کوتاه نمیکنند! چه دوستان عرب زبان، ترک زبان، بلوچ و دیگر گویش ها و لحجه ها که در ایران با نام های غیر ایرانی و پارسی زندگی میکنند و به ایرانی بودن خود افتخار و در کنارش هم آن دسته افراد خائن و سخیف.

۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

خطر از دست رفتن پولهای ملت

آیا تاکنون قانون ورشکستگی بانکی که در آن حساب دارید را خوانده اید؟ آیا میدانستید اگر بانکی در ایران ورشکست شود حداکثر تا 60 درصد پول کسانی که در آن بانک حساب دارند را به آنها پس میدهد، آن هم اگر بدهند که اصولا نمیدهند و یا اگر بدهند حدود 20 تا 30 درصد کل پول را پس میدند.
با توجه به بالا رفتن احتمال ورشکستگی بانکها در ایران پیشنهاد کارشناسان اقتصادی به شهروندان ایرانی این است که تا جایی که امکان دارد پولهای خود را از بانک ها بیرون کشیده و برای جلوگیری از پایین رفتن ارزش دارایی های خود ، اموالی که احتمال افت ارزش مالی دارد را به دلار و یا طلا تبدیل کنند.
پایین آمدن ارزش دارایی های هر فردی در جامعه باعث ضرر کردن عده ای دیگر میشود و ضرر عده ای دیگر هم باعث ضرر دیگران، پس بعد از خواندن این مقاله کمی به آینده بیاندیشید و به حکومت اجازه قمار کردن با پول خودتان را ندهید. با برنامه ریزی و تحقیق پول خود را از بانک بیرون و ارزشش را بالاتر ببرید.
موفق باشید

۱۳۹۰ دی ۲۱, چهارشنبه

فرار مرتضی حیدری مجری معروف صداوسیما به کشور غربی



مرتضی حیدری ارتباطاتی با گروه امیرمنصور آریا و دیگر افراد صاحب نفوذ داشته و از این روابط برای کارچاق کنی استفاده می کرد.
به نقل از عصرایران: با مشخص شدن این روابط در روند رسیدگی به پرونده اختلاس،مرتضی حیدری حدود سه ماه پیش ایران را به مقصد یکی از کشورهای غربی ترک و تاکنون از بازگشت خودداری کرده است.

این مجری معروف صداوسیما به دلیل مشخص شدن ارتباطات وی با اختلاس سه هزار میلیاردی ، از کشور فرار کرد.
لینک منبع


با مشخص شدن این روابط در روند رسیدگی به پرونده اختلاس، مرتضی حیدری حدود سه ماه پیش ایران را به مقصد یکی از کشورهای غربی ترک و تاکنون از بازگشت خودداری کرده است.

۱۳۹۰ دی ۱۷, شنبه

متن فارسی و انگلیسی آهنگ انقلابی رویین تن به خوانندگی سیا و آهنگسازی دیوید گاتا


[sia]

you shout it loud

تو بلند فریاد میزنی

but i can’t hear a word you say

اما من یک حرف هم از تو نمیشنوم


i’m talking loud not saying much

من با فریاد صحبت میکنم اما چیزه زیادی نمیگویم(فقط آزادی)

i'm criticized but all your bull is ricochet

من انتقاد میکنم اما تو در جواب به من شلیک میکنی

you shoot me down, but i get up

تو به من شلیک میکنی اما من سر پا می ایستم

[chorus]

i’m bulletproof nothing to lose

من ضد تیر هستم و هیچ از دست نخواهم داد

fire away, fire away

شلیک کن ، شلیک کن

ricochet,you take your aim

کمانه میکند، نشانه گیری میکنی

fire away, fire away

شلیک کن ، شلیک کن

you shoot me down but i won't fall

تو به من شلیک میکنی اما من بر زمین نمی افتم

i am titanium

من رویین تن هستم

you shoot me down but i won't fall

تو به من شلیک میکنی اما من بر زمین نمی افتم

i am titanium

من رویین تن هستم

[sia]

cut me down

من را سرکوب میکنی

but is you who had further to fall

اما کسی که داره پایین تر میره خودتی

ghost town, haunted love

شهر ارواح، شکارچیان عشق

raise your voice, sticks and stones may break my bones

صدایت را بالا میبری، چوب و سنگ تو میتونه استخوان من را بشکنه

i'm talking loud not saying much

من با فریاد صحبت میکنم اما چیزه زیادی نمیگویم(فقط آزادی)

[chorus]

i’m bulletproof nothing to lose

من ضد تیر هستم و هیچ از دست نخواهم داد

fire away, fire away

شلیک کن ، شلیک کن

ricochet,you take your aim

کمانه میکند، نشانه گیری میکنی

fire away, fire away

شلیک کن ، شلیک کن

you shoot me down but i won't fall

تو به من شلیک میکنی اما من بر زمین نمی افتم

i am titanium

من رویین تن هستم

you shoot me down but i won't fall

تو به من شلیک میکنی اما من بر زمین نمی افتم

i am titanium

من رویین تن هستم

i am titanium

من رویین تن هستم

[sia]

stone-hard, machine gun

سنگ سخت در مقابل تفنگ خودکار

firing at the ones who rise

شلیک میشود به سمت کسی که برخواسته

stone-hard, thus bulletproof

سنگ سخت ضد تیره

[chorus]

i’m bulletproof nothing to lose

من ضد تیر هستم و هیچ از دست نخواهم داد

fire away, fire away

شلیک کن ، شلیک کن

ricochet,you take your aim

کمانه میکند، نشانه گیری میکنی

fire away, fire away

شلیک کن ، شلیک کن

you shoot me down but i won't fall

تو به من شلیک میکنی اما من بر زمین نمی افتم

i am titanium

من رویین تن هستم

you shoot me down but i won't fall

تو به من شلیک میکنی اما من بر زمین نمی افتم

i am titanium

من رویین تن هستم

i am titanium

من رویین تن هستم

۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

داستان عمه عطار

پسری دبستانی هیجان زده از مدرسه به خانه می آید و می گوید که سر صف اعلام کردند که

هر کس که بهترین تحقیق راجع به زندگی عمه عطار بکند و تا پایان هفته به مدرسه بدهد جایزه تعلق می گیرد.

همه خانواده به اصرار پسر به تکاپو افتادند تا راجع به عمه عطار تحقیق کنند اما دریغ از یک خط که در مورد

خانواده پدری عطار در کتابها نوشته شده باشد و معلوم نبود آیا عطار عمه هم داشته است یا نه؟ به هر کسی که دستی در ادبیات داشت

رو انداختند و همه متعجب بودند که این دیگر چه جور مسابقه ای است؟ باز اگر راجع به خود عطار بود یک حرفی اما عمه عطار؟!!!
خلاصه آخر هفته مادر بچه تصمیم می گیرد به مدرسه برود و با مسئولین آن صحبت کند که این چه بساطی است که
راه انداخته اند و تحقیق محال از بچه ها خواسته اند. فکر می کنید چه جوابی به وی داده اند؟
مدیر مدرسه پاسخ می دهد:که اصلا موضوع این مسابقه تحقیق در مورد زندگی عمه عطار نبوده بلکه تحقیق
در مورد زندگی ائمه اطهار (ع)بوده است!!!

۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه

بوروکراسی داخلی - یک روز کاری معمولی

مثانه: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، اینجانب پر شده ام. رونوشت به آلت
مغز: بسمه تعالی، مثانه پر شده است، اقدامات لازم را مبذول دارید. رونوشت به همه
تخم: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، مورد با موفقیت بایگانی گردید.
آلت: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، پیروی نامه قبلی آماده به خدمتم. رونوشت به مثانه
پا: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، لازم به ذکر است بلند شدن امکان پذیر نیست، کون همکاری نمی کند. رونوشت به کون
مثانه: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، با توجه به ذیق وقت و ظرفیت محدود اینجانب، خواهشمند است هرچه زودتر اقدامات لازم را مبذول دارید. رونوشت به پا و آلت
کون: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، با عرض احترام متاسفانه باید به اطلاع برسانم که تا اطلاع ثانوی گشادم. رونوشت به مثانه، پا و آلت
آلت: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مثانه، ضمن اشاره به مشخصات فنی و محدودیت های موجود، خواهشمند است تا اطلاع ثانوی خویشتن داری کنید. رونوشت به مغز
مثانه: بسمه تعالی، حضور محترم جناب پا، با توجه به گشادی کون، در صورت امکان تا فراهم شدن شرایط مناسب کمی به هم بپیچید و تکان تکان بخورید. رونوشت به مغز و کون
مغز: بسمه تعالی، حضور محترم جناب کون، در صورت رفع مشکل در اسرع وقت اعلام فرمایید. رونوشت به دست، چشم، پا، آلت و مثانه
آلت: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، با توجه به شرایط سخت کاری در صورت امکان دستور فرمائید تا دست هم به کمک اینجانب بیاید. رونوشت به دست
مغز: بسمه تعالی، حضور محترم جناب دست، پیروی نامه جناب آلت، هرچه زودتر یکی از دست ها را به کمک آلت بفرستید، حق ماموریت محفوظ است. رونوشت به آلت
دست: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، پیروی نامه قبلی با توجه به اینکه دست چپ در واحد بینی مشغول به کار بود، دست راست به سمت آلت ارسال گردید. رونوشت به آلت
کون: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، با توجه به تعطیل بودن چهارشنبه و اینکه شب جمعه عروسی دعوت می باشم، در صورت امکان با مرخصی اینجانب در مورخه پنجشنبه موافقت فرمائید.
مغز: بسمه تعالی، حضور محترم جناب کون، ضمن عرض پوزش تا حل نشدن مشکل مثانه از دادن هرگونه مرخصی معذوریم.
کون: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، مفتخرم اعلام کنم که به هم کشیده شده و آماده خدمتم. رونشت به همه
مغز: بسمه تعالی، فوری، مورد مثانه را در اسرع وقت پیگیری کنید. رونوشت به همه
گوش: بسمه تعالی، حضور محترم جناب مغز، شررررررررررررررررررر. رونوشت به همه

۱۳۹۰ مرداد ۱۵, شنبه

ملای محل...

ملای محل پسرشو میبره دکتر و میگه این غذا نمیخوره... دکتر میگه غصه نداره... عمامه بزار سرش تا دنیا رو ببلعه